زهرا و امیر علیزهرا و امیر علی، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره
از آغاز زندگیمون از آغاز زندگیمون ، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

شاهزاده قلبم

قدم نهادن در دبستان

سلام به عزیزانم  شرمنده هستم یک ماه بود که درگیر پیدا کردن رمز وبلاگم بودم فراموش کرده بودم خلاصه با کمک مدیریت محترم وبلاگ تونستم دوباره رمز عبورم پیدا کنم  بچه های عزیزم مهر 97 شما وارد دبستان شدید کلاس اول ، روز اول جشنی براتون برگزار کردن من همراه زهرا بودم و بابایی همراه امیرعلی ، خلاصه خیلی ذوقتون کردیم از زیر قران ردتون کردیم و با بهترین آرزوها ، این روزها حسابی مشغول یاد گرفتن هستید ، هر دو راضی هستید ، ولی امیرعلی ، روزهای اول خیلی اذیت شد تا تونست با هم کلاسیهاش ارتباط برقرار کنه نه اینکه بگم خجالت می کشید نه ، به خاطر اینکه بعضی از هم کلاسیهاش امیرعلی رو اذیت می کردن ولی امیرعلی با کمک ما تونست باهاشون کنار بیاد زه...
1 مهر 1397

جشن سبزه ها

سلام عزیزان دلم  دیروز آخرین جشن سبزه های شما در مهد کودک بود ساعت سه بعدازظهر در پارک آزادی سالن آزادی جشن برگزار شد . بابا هم خیلی دلش می خواست در جشن حضور داشته باشه ولی به خاطر حسابرسی آخر سال ، مجبور بود تا پایان شب در دانشکده بماند و کارهایش را انجام دهد وقتی بابایی برای شما توضیح داد شماها به من گفتید مامان ، به بابا اصرار نکن چون گناه داره باید کاراشو انجام بده  الهی قربون فهمتون برم خلاصه ما با عزیز جون قرار گذاشتیم و عزیز جون هم زحمت کشیدن و با ذوق اومدن  در انجام مراحل جشن ، که شماها مشغول شعر خوندن روی سن بودید و عزیز جون قربون صدقتون می رفت بابایی هم اومد من که حسابی خوشحال شدم و شماها هم با دیدن بابای...
20 اسفند 1396

تولد 6 سالگی

تولد ، تولد ، تولدتون مبارک  شش سال از زندگی شما عزیزانم می گذرد و امسال هم گرمای شما آرامش بخش زندگی منو بابایی هست عزیزانم امیدوارم همیشه سالم . شاد و خندان باشید  این هم اولین کیک تولدی هست که درست کردم اگر ظاهر خوبی نداشت ولی با عشق درست کردم  بعد از خوردن کیک به شهربازی رفتیم و حسابی به شما خوش گذشت و پس از خوردن شام ، همگی به خانه برگشتیم . ...
23 آذر 1396
1