زهرا و امیر علیزهرا و امیر علی، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره
از آغاز زندگیمون از آغاز زندگیمون ، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

شاهزاده قلبم

بدون عنوان

1393/2/21 9:34
نویسنده : سمیه
139 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به نفس هام

ديروز 20 ارديبهشت تولد ماماني بود ، اداره نرفتم وقتي بابايي از سركار اومد با يك جعبه كيك وارد شد شماها هم ذوق زده مخصوصا" زهرا مي گفت تولد تولد مباك ، همش مي خونديد بابايي بعد از تبريك گفتن تولد و ماچ و موچ كردن ، جعبه كيك رو باز كردم چه كيك قشنگي بود شمع هاي تولدم روي كيك قرار دادم و روشن كردم اما زماني كه بابايي برام شعر تولد رو ميخوند شما دوتا با هم شمع ها رو فوت كردين و الهي من قربونتون بشم چقدر با شماها خوش گذشت سريع كيك رو بريديم و ماشاء الله چقدر كه شماها خورديد بعد بابايي تصميم گرفت كه شام رو خونه مامان جون (بابايي ) درست كنه اونم كتلت ، ما هم رو تصميم بابايي حرفي نزديم و بعد از آماده شدن رفتيم خونه مامان جون ، اونجا هم عمو حسام با خانواده ، عمو مهدي ، حسن آقا و عمو سجاد و وحيد بودن ، خلاصه بعد از درست كردن كتلت ، يك شام خوشمزه ايي خورديم شماها هم از شيطوني خسته نمي شديد حسابي بازي كردين راستي امير علي هم مرد ماماني ، به همه سلام و خداحافظي مي كرد بچم بس كه بامزه هستش وقتي كنار هم هستيد خيلي كاراي بامزه ايي مي كنين الهي از چشم حسود هميشه دور باشين

آمين

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان امير عباس و ارغوان (دوقلوها)
21 اردیبهشت 93 12:53
سلام. گزينه ثبت و بازسازي وبلاگ او پايين صفحه رو بايد بزنين