بدون عنوان
سلام گلهاي قشنگم خيلي دلم براتون تنگ شده دوست دارم الان پيشتون باشم حسابي ببوسمتون الهي من قربونتون برم . عزيزاي ماماني ، اين روزها بخاطر اينكه بابايي از عصر به بعد نيست و كار مي كنه منو شماها بيشتر با هم هستيم . ديشب خيلي اذيت كردين شلوغ مي كردين ، زهرا افتاده بود رو گريه و مي خواست كه من پيشش باشم ولي من بخاطر كار در آشپزخانه نمي تونستم ، البته شماها حق داشتين از صبح تا ساعت 4 مهدكودك هستين و اون چند ساعت باقيمانده دوست دارين كه با هم بازي كنيم بخنديم ، من شرمنده شماها هستم اميدوارم كه ماماني رو ببخشيد مجبوريم كه كار كنيم خلاصه بعد از جيغ ، داد ، گريه سرتون داد كشيدم خيلي گريه كردين اعصابم خورد شده بود بعد از چند دقيقه سريع بغلتون كردمو ...