زهرا و امیر علیزهرا و امیر علی، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره
از آغاز زندگیمون از آغاز زندگیمون ، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

شاهزاده قلبم

آتیش زدن لباس

1393/9/5 9:20
نویسنده : سمیه
127 بازدید
اشتراک گذاری

سلامی به گرمی دلهای شما

دیشب خدا رحم زهرا جون کرد ، باز دوباره اتفاق ، که اگر شدت پیدا می کرد زهرا می سوخت ، دیشب ما مهمون داشتیم ( مامان جون بابایی) بعد از سلام و علیک کردن و میوه خوردن ، بلند شدم کتری رو آب کردم و روی شعله دومی قرار دادم با مامان جون و بابا مشغول صحبت شدیم که یکدفعه مامان جون گفت وای نگاه کن ، تا نگاه کردم دیدم آشپزخونه آتیشه ، سریع خودمو به آشپزخونه رسوندم زهرا کنار اجاق گاز ایستاده بود زهرا رو بیرون کردم و لباسی که آتیش گرفته بود انداختم روی زمین و آب ریختم روش ، بله زهرا خانم لباس بافتنی رو برداشته بود و نزدیک کتری برده بود چون بافتنی بوده سریع آتیش گرفته و خدا رو شکر که دست زهرا طوری نشده بود بابا خیلی عصبانی شده بود و یک پشت دستی بهش زد اونم گریه کنان بغل مامان جون رفت ولی خیلی ترسیده بود ولی بعد بابایی بوسش کرد و براش توضیح داد امیر علی هم می گفت آبجی ، آتیش زدی ، آتیش بده

باز هم خدا رحم کرد

مامانی ، دختر گلم این برات تجربه می شه که هیچ وقت پیش آتیش یا اجاق گاز نری

دوست داریم

پسندها (1)

نظرات (2)

مامان 3جوجه طلایی
5 آذر 93 13:30
خدا رحم کرده منم از این چیزا ندیدم ولی شنیدم و می ترسم برای همین اصلا و به هیچ عنوان بچه ها را توی آشپزخانه راه نمی دم اما خوب آشپزخونه ما اپن نیست خدا رحم کرده که مامانتون دیدن. سر زهرا جون چطوره بهتر شده موهاش را هم کوتاه کردن؟ برای این بچه عقیقه کردین؟ از چهار قل یادتون نره.
رها
6 آذر 93 17:39
باشه حتما دوست عزیز