زهرا و امیر علیزهرا و امیر علی، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره
از آغاز زندگیمون از آغاز زندگیمون ، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

شاهزاده قلبم

بدون عنوان

1393/9/24 13:30
نویسنده : سمیه
138 بازدید
اشتراک گذاری

امروز می خوام براتون از زبون شیرینتون بگم چند روزه حوصله نوشتن ندارم خیلی حرفهای قشنگی رو به زبون میارید دیشب زهرا و امیر علی با هم دعواشون شد من توی آشپزخونه مشغول آشپزی بودم که صدای داد امیر علی بلند شد و زهرا سریع پشت سر من به قول خودش گم شد امیر علی که اومد زهرا رو بزنه من نزاشتم و بهش گفتم عزیزم ببخشش ، امیرعلی قانع شد و رفت بعد به زهرا گفتم مامانی این چه کاری بود که انجام دادی ، گناه داره داداشی ، بهم گفت : مامان ، دیدی پوستشو کندم ، الهی قربونت برم می خواستم فقط بخورمت ،

توی این چند روزه دو تا کلمه بد از مهد کودک یاد گرفتین به قول امیر علی بیشو  ( بی شعور ) به قول زهرا  نفم ( نفهم ) منو بابایی هم کلی دعواتون می کنیم قرار شده هر کی حرف بد می زنه با دمپایی کتک بخوره ، خلاصه امیرعلی وقتی می گه ، بهش می گم باشه بزار به بابایی می گم سریع بهم می گه نگو مامان نگو ، وقتی زهرا می گه امیر علی سریع به باباش می گه : بابا آجی زهرا گفت نفم، بعد می گه دعواش کن ، تنبیه کن ، بابایی هم می گه زهرا چرا این کلمه رو گفتی این حرف زشتیه ، دیگه این حرف رو نزن ، امیر علی می گه نه بابا دمپایی ، بعدش می گرده دنبال دمپایی تا باباش با دمپایی زهرا رو بزنه ( البته فقط بابایی در حد ترسوندن دمپایی رو نشون می ده ) هر چی به امیرعلی میگم مامانی ، گناه داره ، دمپایی نیار ، می خنده می گه نه تنبیه بشه ، آجی زهرا

 

البته عزیزان مامان ، این چند روز خیلی خوب شدید دیگه اون کلمه ها رو به زبون نمیارید

 

پسندها (1)

نظرات (3)

مامان 3جوجه طلایی
1 دی 93 18:26
الهی من فداشم . چقدر داداشی کینه گرفته . راستی ما هنوزم رأی کم داریم . میشه بازم روی شما حساب کرد . عدد 28 به شماره 1000891010
مامان 3جوجه طلایی
7 دی 93 19:03
ممنون که به ما لطف دارین و پیشمون میاین. من قصری شون را گذاشتم توی آشپزخونه چون هم گرمتر از دستشویی و حمام هست هم عاشق آشپزخونه هستن و به همین هوا از روش پا نمی شن که بیرونشون نکنم. یکم توضیح می دین یعنی توضیح واضحات آخه من بی تجربه هستم و گیج شدم بچه های فامیل هم همه بزرگ شدن یا اونقدر کوچیک هستن که به فکر آموزش توالتشون نیستن . کسی نیست راهنماییم کنه خیلی می ترسم روی بچه ها اثر منفی داشته باشه شما چی کار می کردین؟ باز می ذاشتین یا با پوشک بودن موقع اجابت مزاج بازشون می کردین ؟ جایزه هم داشتن؟ بعد از اجابت مزاج بازشون می گذاشتین؟ ممنون می شم.
مامان 3جوجه طلایی
9 دی 93 17:19
جدا اسم قشنگی برای وبتون گذاشتین . کوچولوهاتون واقعا شاهی کردن. من یه روز پوشک نکردم دیوانه شدم ولی خیلی خودم را کنترل کردم و اصلا برخورد نکردم و ناراحتیم را نشون ندادم . متأسفانه بچه های من روز دو سه بار پی پی می کنن یه بار صبح یه بار عصر گاهی هم سورپرایزی یه بار هم ظهر یا شب. حتی کهنه همه لای پاشون نگذارم . چند روز طول می کشه که بگن یعنی فرشته های شما چند روز طول کشید ؟ امیر علی دیرتر گفت؟ می دونم باید پی کثیفی و آب کشیدن های مجدد را به تنم بمالم ولی تا چند روز اصلا عکس العمل نشون نمی دن؟