زهرا و امیر علیزهرا و امیر علی، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره
از آغاز زندگیمون از آغاز زندگیمون ، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

شاهزاده قلبم

بدون عنوان

1393/10/21 10:41
نویسنده : سمیه
127 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی داشتم عکسها را برای پست پایین مرتب می کردم نا خود اگاه یاد اونروزها افتادم یاد روزهای که سایز صفر نوزادی در سه ماهگی فرزندانم کم وبیش انداره شد

یاد زمانی افتادم که شما دو فرشته به راحتی در یک پتوی نوزادی جا می شدید

یاد روزها وشبهای افتادم که من وپدر تون نخوابیدیم ولی دل شاد بودیم از بودنتون

یاد زمانی افتادم که شما در دستگاه بودید ومن خسته وبیمار در کنار شما بودم ولللللللللی هرگز نا امید نبودم زیرا ایمان داشتم خدایی که اسمان را می گریاند برای نگه داشتن شماها حافظم خواهد بود

یادم افتاد صبحهایی که یادم می رفت صبحانه بخورم وظهرایی که به جای ناهار ، صبحانه رو می خوردم و شبهایی که از شام خبری نبود و گشنه می خوابیدم و اگر دلخسته و رنجور می شدم به خدا پناه می بردم  زیرا خدای من در کنارم نشسته بود وارام به نجواهایم گوش می سپردومن مملو می شدم از حس ناب همراه وباور داشتن

وآموختم خدا اون حس زیبای زندگیست در ان عصر گاه هنگامی که پلکهایتان را باز کردید برای نخستین بارلبخند زدید وسلام دادید وسطر اول زندگی را نوشتید ....ومن خواندم خدا باماست

نیک خدا را یافتم در  شما معجزه ها وایمان داشتم  ودارم خدای من خدایی وصل است  نه جدایی اکنون باورم شد که برای دیدن وشناختنش نمی خواهد نردبان بسازم و روانه اسمان  شوم  خدای من همین جاست کافی است به شما نگاه کنم به خودم وهمسرم

تا خداوند لبخند زند وگوید نترس من همین جام از رگ گردن نزدیکتر وهمچون سایه در کنارتون ودر لحظات تاریک زندگیتون پررنگتر ونورانیتر

پسسسسسسس

شکر بایت تمام دقایقی که او در کنار ما بود وما ندیدمش

شکر بابت تمام ترسها ونگرانیهایمان که بیهوده بود

شکر بابت ارامش زندگیمون که به ارامی در کنارمون نجوا می کرد من هستم دل قرص بدارید

اکنون شما بزرگتر شدید ولی من نمی هراسم زیرا خدایی ما مارا در اغوشش گرفته وبه ارامی گام برمی داریم برای اینده ای نه چندان دور ..وحضور او تکرار بی تکرار تمام دقایق ماست به همین سادگی

 

پسندها (2)

نظرات (1)

خاله عاطفه
21 دی 93 13:11
سلام مرسیییییییییی لطف کردین بازم وب ما بیایید خوشحال میشیم