زهرا و امیر علیزهرا و امیر علی، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره
از آغاز زندگیمون از آغاز زندگیمون ، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

شاهزاده قلبم

بدون عنوان

1393/5/19 10:00
نویسنده : سمیه
126 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام صد تا سلام

ديشب تو راه خونه آقا جون بوديم از كنار يك پارك رد مي شديم كه زهرا تا تاب و سرسره رو ديد شعرشو  با لهجه كودكانه خوند

تاب تاب عباسي

خدا منو نندازي

اگه منو بندازي

اشاره كرد به پارك گفت مي رم  اينجا

خيلي خنديدم و قربون صدقش رفتم  هر چي منو باباش گفتيم دوباره بخون ، نخوند بچم روش نشد بخونه ،

وقتي امير علي مريض بود و آمپول زده بود زهرا به باباش گفت : بابا ، امي علي آمپول زد

بعد باباش گفت كجا زد

با خنده گفت : قمبل

باورمون نمي شد آخه ما تا الان همچين كلمه اي رو به كار نبرده بوديم خلاصه خيلي خوشمزه گفت بازم اونجا كلي بوسش كرديم و هر كاري كرديم دو باره بگه نگفت

 

پسندها (5)

نظرات (1)

ابجی سجا
19 مرداد 93 10:09
سلام تنها کسی که بودنت اصلا نداره خستگی... صبح شده پاشو عشق من،پیش بسوی زندگی... آره دوباره صبح شده دوباره یک روز تازه... فدای اون چشات بشم که هنوزم نیمه بازه (o_O)...