زهرا و امیر علیزهرا و امیر علی، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه سن داره
از آغاز زندگیمون از آغاز زندگیمون ، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

شاهزاده قلبم

مريضي شماها و كربلا رفتن عزیزجون

1392/7/21 12:34
نویسنده : سمیه
144 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرزندان قشنگم

اميدوارم كه هيچ زمان مريضي سراغتون نياد خيلي سخت مريض مي شيد و خيلي سخت خوب مي شيد الهي قربونتون برم چهارشنبه هفته گذشته سرما خورديد واي كه چقدر سختي كشيديد من هم در اين مدت ده يازده روز مرخصي گرفتم و مواظب شماها بودم خيلي خسته شدم ولي خدا رو شكر كه خستگي من ارزششو داشت و شماها خوب شديد الان كه دارم اينو براي شما مي نويسم اصلا" تمام بدنم بي حال و خسته است اما به عشق شماهاست كه من سر پا هستم الهي قربونتون برم منو بابايي تمام تلاشمونو كرديم حتي يك شب امير علي تو خواب اينقدر حالش بد بود كه نمي تونست نفس بكشه راه تنفسش بسته شده بود منو خاله سميرا بالاي سرش نشسته بوديم مي ترسيديم كه بخوابيم ديدم حالش خيلي بده خلاصه ساعت 2 شب آژانس گرفتم و سريع به يك داروخونه شبانه روزي رفتم وقتي براي مسئول داروخونه توضيح دادم گفتن كه قطره فنل افرين خيلي قويه اونو استفاده كنم راه تنفس رو باز مي كنه ولي يك بار چون اگر بيشتر بشه احتمال خونريزي بيني وجود داره من هم اومدم خونه و سريع  از اون براي اميرعلي استفاده كردم يك ربعي حالش بهتر شد و دوباره برگشت به حالت قبل ، اونقدر ترسيدم كه سريع به باباتون زنگ زدم اون هم خواب بود وقتي اين موضوع رو شنيد سريع خودش رو به خونه آقا جون رسوند و با ديدن امير علي ، خيلي ناراحت شد و سريع به يك داروخونه رفت و براش داروي زيترومكس گرفت اما اون هم فايده نداشت منو بابايي سريع اميرعلي رو به درمانگاه محمدا" رسول الله برديم وقتي دكتر امير علي معاينه كرد گفت كه لوزه داره و وقتي سرما مي خوره لوزه متورم مي شه و راه تنفسش رو مي بنده علاوه بر دارو يك داروي اكاليپتوس نوشت و گفت كه بخور بده ساعت 5 خونه رسيديم خاله سميرا سريع تو رو از تو بغلم گرفت و برد داخل خونه بابايي هم خداحافظي كرد بنده خدا خيلي خسته بود من هم سريع بخورت دادم خدارو شكر خيلي خوب شدي الان هم خيلي بهترين ، عزیزانم شماها به همين اسوني بزرگ نشدين تا الانش منو بابايي خيلي سختي كشيديم اميدواريم كه هيچ وقت اجر منو بابايي رو از بين نبرين و براي ما فرزندان صالح باشين الهي قربونتون برم عزیز جون سه شنبه قبل رفته بود عراق زيارت امام حسين ، حضرت علي و غيره روز سه شنبه اين هفته به شيراز مياد ما داريم خودمونو اماده مي كنيم براي برگشتنش ، عزیزجون براي همه ما دعا كرده و اميدوارم كه به اجابت برسه خيلي دوستون دارم سعي كنيد هيچ وقت مريض نشيد چون من بي جون مي شم باشه ؟ بوس بوس بوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)